فارس، اصفهان، بزرگان (ر)

فارس، اصفهان، بزرگان، رابط

از شعرا و گویندگان، ادیب و شاعر، نامش ملک محمّد بن نور اصّحاف، از احفاد آقا ملک کدخدای اصفهانی است. تتّبع اشعار نظامی کرده، صاحب دیوان است. دیگر از آثارش ساقی نامه است که نسخۀ آن در بادلیان موجود است.

مهدوی، 608 : 1384

فارس، اصفهان، بزرگان، رحیم زریباف

شغل موروثی وی زریبافی و از خوانندگان بسیار مشهور بلند آوازۀ اصفهان بوده است. از کسانی که او را دیده اند بسیار شنیده ام که آواز اوج او تا دو فرسنگ به خوبی شنیده می شده است. وفاتش در هشتاد سالگی حدود سنۀ 1312 ه.ق واقع شد.

همایی، 249 : 1375

فارس، اصفهان، بزرگان، رشحه

بیگم دختر سیّد احمد هاتف اصفهانی، چون مدتی ساکن کاشان بوده و در آن شهر به خانۀ شوهر رفته، بیشتر مولفین وی را کاشانی نوشته اند، از آن جمله مولف خیران حسان گوید: «رشحۀ کاشانی، اسمش بیگم، دختر هاتف کاشانی و زوجۀ میرزا علی اکبر متخلص به «نظیری» است و پسری از او به جودآمده موسوم به میرزااحمد، متخلص به «کشته». این زن سیّده و صاحب طبع بوده و بعضی از بنین و بنات خاقان خلد آشیان فتحعلیشاه طاب ثراه را مدح نموده است. دیوانی دارد که تقریباً محتوی بر سه هزار شعر».

در تذکره الخواتین عیناً مطالب خیرات حسان بدون کلمه ای تحریف نقل شده است. در اصفهانی بودن هاتف و پسر و دخترش سخنی نیست و ظاهراً رشحه در بیشتر مسافرت های پدر همراه بوده است و در اصفهان جهت برخی از خاندان خود و دیگران مرثیه گفته و در تخت فولاد بعضی از آنها بر قبور منقور است.

مهدوی، 79- 78 : 1384

فارس، اصفهان، بزرگان، رشیدا زرگر

در تبارزه محله عباس آباد اصفهان در فن زرگری و میناکاری یگانۀ عهد خود بود و به همین جهت در خدمت شاه عباس ثانی کمال عزّت و اعتبار داشت. در اوایل عهد شاه سیلمان فوت شد. از شاعری نیز بی بهره نبود.

همایی، 364: 1375

فارس، اصفهان، بزرگان، رشیدای اصفهانی

بابونه گرجی ملقب به رشیدای خوش نویس غلام میرزا ابوتراب بوده است. از طفولیت به تربیت او همت گماشت و به تعلیم خط و فراگرفتن علوم وادارش ساخت، تا در متون مختلفه سرآمد اقران خود گردید و از انواع کمالات بهرۀ وافی حاصل نمود. سفری به هندوستان کرده، خدمت قطب شاه رسید و نزد وی تقرب یافت.

هنگامیکه خبر فوت میرزا ابوتراب بدو رسید، بی حد غمگین شده و روز و شب به گریه و زاری گذرانده، به حدی که چشمانش را از دست داده عاقبت نابینا شده و خود اشعاری در این موضوع دارد. پس از چندی مریض شده و در 1095 ه.ق در شهر حیدرآباد وفات یافته و در همانجا مدفون شده است.

نورصادقی، 256: 1316

فارس، اصفهان، بزرگان، رضا عباسی

رضا عباسی در گلستان هنر در فصل چهارم در جزو نقاشان ترجمۀ حال او را نوشته است باین عبارت: «آقا رضا ولد مولانا علی کاشانی است. زمانه به وجود او افتخار نماید و می شاید چه در تصویر و چهره گشایی و شبیه کشی نظیر و عدیل ندارد. همگی استادان و مصوران زمان او را باستادی مسلم دارند و هنوز ایام ترقی و جوانی او باقی است. وی در خدمت نواب اشرف سلطان شاه عباس خلدالله ملکه می باشد، اما به غایت کامل طبیعت افتاده و در اختلاط با امروان و لوندان او را ضایع می سازد و میل تمام به تماشای کشتی گیران و وقوف درآن تعلیمات دارد و یکمرتبه صورتی ساخته و پرداخته بود که شاه عالمیان به جایزۀ آن بوسه بر دست او نهادند».

راقم سطور جلال الدین همایی گوید آنچه دربارۀ علیرضا عباسی مشهور شده که شاه عباس شمعدان طلا بدست می گرفت تا او مشق نقاشی کند، راجع به همین رضای عباسی است کاشانی نه علیرضای عباسی تبریزی خوشنویس. رضای عباسی به نوشتۀ شاگردش آقامعین مصور در ذی القعده 1044 ه.ق فوت شد.

همایی، 312- 311 : 1375

فارس، اصفهان، بزرگان، رضاقلی خان سراج الملک

فرزند عباس خان ایروانی، پیشکار مالیۀ اصفهان، مردی عارف مسلک و درویش نهاد. او خدمتگزار عرفا و دانشمندان بوده و خدمت سعادت علی شاه حاج محمدکاظم اصفهانی به سلسلۀ فقر وارد شد. در اصفهان و شیراز و طهران خانه اش خانقاه درویشان و حاجتمندان بوده، بناهای خیر و تعمیر مساجد و مدارس نموده و بنای مسجد سراج الملک در طهران از اوست.

مهدوی، 1021- 1020 : 1384

فارس، اصفهان، بزرگان، رنوسفاردانی

از موسیقی دانان بزرگ اصفهان در قرن یازدهم است. از مردم قریۀ و رنوسفادران سده بود که عامه بن اصفهان می گویند.

همایی، 257 : 1375

به ما در تکمیل اطلاعات این قسمت کمک کنید

ارسال اطلاعات
slot deposit 10 ribu
slot deposit qris
spadegaming
pg soft
habanero
cq9
slot garansi kekalahan