قوم ترکمن، بازی ها

ترکمن، بازی ها،  آراکسیر

در این بازی بچه‌ها به دو گروه: قویون يا گوسفند و قورت يا گرگ تقسیم می‌شوند. سپس دستة گرگ سعی می‌کند به گروه گوسفند حمله کند، اما چوپان گوسفندان جلو پراکندگی آنان را می‌گیرد. در این میان اگر یک نفر از دستة گوسفندان از بقیه جدا شود، بازنده محسوب و از دُورِ بازی خارج می‌شود. حال اگر نتوانستند گروه گوسفندها را جدا كنند، گروه گرگ‌ها از میان دستة گرگ‌ها خارج می‌شود تا بدین‌ترتیب بازنده مشخص شود.

ترکمن، بازی ها، آِی ترک گون ترک (âyterekun tere)

این بازی که شعر بلندي با آن خوانده مي‌شود، در صفحات دیگر با عنوان نوعی نغمه هم معرفی شده است. ولی یک نوع بازی به همین نام مخصوصاً در بينِ دختران ترکمن هم رواج دارد که معمولاً همزمان با جشن‌های عروسی به‌صورتي مهیج‌تر اجرا می‌شود. برای آغاز بازی نخست دو گروه هم‌توان انتخاب می‌شوند و در برابر هم به فاصلة 10 تا 15 متري به صف‌آرایی می‌پردازند. هر دو گروه دستان خود را محکم به هم قفل می‌کنند سپس با رضایت طرفین نخست سرگروه یکی از گروه‌ها این کلمات را می‌خواند: آِی ترک گون ترک. سپس سرگروه حریف در جواب می‌گويد: بیزدان سیزه کم گرگ. باز سرگروه اول می‌گويد: سایر آپ دوران فلان گرگ. و نام یکی از افراد صف مقابل را مي‌برد. شخص نام‌برده می‌باید از صف گروه خود جدا شود و با تمام قدرت به صف حریف بکوبد تا پس از درهم‌ریختن آنها یکی را با خود بکشاند و به صف یاران خویش ببرد. اگر نتوانست خود می‌باید به گروه حریف ملحق ‌شود. بازی دوباره به همین گونه توسط گروه برنده آغاز می‌شود. این تکرار آن‌قدر ادامه می‌یابد تا یک گروه به طور کامل به گروه دیگر ملحق شود.

ترکمن، بازی ها، چیلیک (čelik)

در این بازی تعدادی از بچه‌ها چوبی به‌اندازة يك تا دو متر و با قطر سه تا پنج سانتي‌متر برای خود بر‌می‌گزینند. به‌علاوه، یک قطعه چوب دیگر به قطر چهار سانتي‌متر‌ و بلندی پنج سانتي‌متر را نیز به نام چیلیک در نظر مي‌گيرند که حکم توپ بازی‌های امروزی را دارد. سپس بازی در یک محوطة باز انجام مي‌گيرد و یک نفر ‌باید مسئولیت چیلیک را به عهده گيرد. برای این کار چیلیک به اندازة بلندی کوتاه‌ترین چوب متعلق به بچه‌ها از چالة حفر شده قرار داده می‌شود. آن وقت کسی که چوب کوتاه‌تری از بقیه دارد، با نوک چوب خود آن را به جلو می‌راند تا هر چه بیشتر از آن فاصله بگیرد.

بعد نوبت کسی می‌رسد که چوبش از نفر اولی بلندتر است و همان کار نفر اول را تکرار می‌کند. آن‌گاه نوبت نفر سوم، چهارم، پنجم و… مي‌رسد. آخرین نفر طوری ضربه مي‌زند که فاصلة چیلیک از چاله بسیار زیاد و کار اصابت چوب به آن مشکل شود. شخص ناموفق در چنین شرایطی صاحب چیلیک به حساب می‌آيد.

حال، او یک پای خود را داخل چاله می‌گذارد و چوب‌دستی خود را به طرف چیلیک پرتاب می‌كند. آن‌هم در زمانی که بقیة بازيکنان در دور تا دور چیلیک سعی می‌کنند جلو اصابت چوب پرتاب‌شده به چیلیک را بگیرند. آنها حق دارند با چوب‌دستی خود چیلیک را در زمان پرتاب آن شخص، جا به جا کنند تا جلو اصابت به آن را بگيرند. شخص پرتاب‌کننده هم در صورت اصابت نكردن چوب‌دستی‌اش با چیلیک، با سرعت تمام به طرف چوبش می‌آيد تا بار دیگر بتواند چیلیک را بزند و به سوی چاله بغلتاند و در نهایت با انداختن آن به درون چاله از شر آن برهد. اگر چنین کند، بازی از نو آغاز می‌شود. در غیر این صورت با زدن چوب خود بر بدن کسی که چیلیک را زده ـ البته تا زمانی که چیلیک از حرکت باز نایستد ـ خود را برنده و آن شخص را بازنده می‌کند. اما در این شرایط هم بازیکنان فعالانه سعی می‌کردند صاحب چیلیک را ناکام بگذارند.

ترکمن، بازی ها، ساقچی يا اشک

در این بازی بچه‌ها ابتدا به صورت دایره می ایستند و می‌خوانند: اگنه اگنه، اوجی دگنه، بال بالانیا، چک چکینا، غوزه غوزه، قطر گچی، خالالانگ، خبانگ، ناریل، بوسل، چوماقای، چورتای، امین‌اوغلی، بیلی‌باغلی، گوتی‌داغلی چق. اين عبارات با اشاره به هر کدام از بچه‌ها ‌خوانده مي‌شود و در آخر به یک نفر خاتمه می‌يابد و می‌گوید برو بیرون.

پس از اخراج وی دوباره همان عبارات تکرار مي‌شود تا سر انجام دو نفر آخر می‌‌ماند که خوانده می‌شود: اقاق، پاپاق، یخشی یامان یوپک. در این زمان هر یک که کلمة یخشی به معني خوب نصیبش شد نگهبان و آن دیگری که یامان به معناي بد نصیبش شد بازنده اعلام مي‌شود و از ناحیة کمر خم می‌شود تا دیگران از روی وی بپرند. در این بین نگهبان نمی‌گذارد که دیگران بر او سوار شوند. اگر شخص نگهبان توانست با ضربه‌ای بر مهاجم بزند جای وی را با مهاجم عوض می‌کنند. بدین گونه بازی تا مدت‌ها ادامه می‌یابد.

ترکمن، بازی ها،  سویت قازان (g?a.źan)

در این بازی، مخاطب چندین بچة کوچک کفشدوزکی است که به محض دیدن آن به دورش جمع می‌شوند و این اشعار ریتمیک و موزون را می‌خوانند:

سویت قازان، آ، سویت قازان          کفشدوزک، آی کفشدوزک

بیرمله جه تای بیلن                    با یک کره اسب قهوه‌ای

تایی باتدی پالچیغا                      که در گل گیر کرده

چیغارنینگ های‌های بیلن            با های و هوی بیرونش بیاورید

سویت قازان، آ، سویت قازان          کفشدوزک، آی کفشدوزک

سویت قازان، ناگرگ                   کفشدوزک چی نیاز داری

قلیا قلیجا سویت گرگ                 شیر سر‌شیردار می‌خواهد

ایگنه اوجی تیز گرگ                  سوزن نوک‌تیز می‌خواهد

لازم است گفته شود که مراسمی هم به نام سویت قازان يا دیگ شیر جهت تقاضای باران در بین ترکمن‌ها رواج داشت.

ترکمن، بازی ها،  قره‌گوردم يا گیزگن پچک  (g?âragerdem)

این بازیِ شبانه از دو گروه پر جمعيت تشکیل می‌شود. دستة اول برای پنهان شدن به مکان دور می‌روند تا گروه دوم به همراه نمایندة دستة اول ـ  که اوهان يا خان جلودار نامیده می‌شود و به طور مداوم و با صدای بلند موقعیت یابنده‌ها را برای گروه اول اعلام می‌کند، راه می‌افتند و آن‌قدر می‌گردند و کنجکاوی می‌کنند تا پنهان‌شده‌ها را بیابند و ببینند در این صورت بلافاصله می‌گویند پرق. در این میان پیدا‌شده‌ها باید با سرعت خود را به محل اصلی تارپ يا تپه برسانند، در غیر این‌ صورت بازنده خواهند بود و جای دو گروه در عمل عوض می‌‌شود. این بازی در بعضی از نقاط تركمن‌صحرا گیزگن پچک هم نامیده می‌شود.

ترکمن، بازی ها، قویون توتموش (goyum tutmŭš)

در این بازی گروهی از بچه‌ها نقش گوسفند را به عهده می‌گیرند، آنها پشت سر هم مي‌ایستند و پشت پیراهن یکدیگر را با دست مي‌گيرند و از روی فردی که نام و نقش گرگ را بر عهده گرفته است عبور می‌کنند و با صدای بلند می‌گویند: اولیمی‌ دیری؟ يعني مُرده یا زنده؟. در این میان گرگ سعی می‌کند یکی از گوسفندان را بگیرد، بدین جهت اولین نفر از گروه گوسفندان به صورت چپ و راست و زیگزاگ می‌رود تا بقیه نیز چنین کنند و از دست گرگ برهند.

ترکمن، بازی ها،  کبه‌بام

در این بازی هم دو گروه هم‌توان انتخاب می‌شوند و هر گروه  یک خان برای خود انتخاب می‌کند که معمولاً از نظر توان، ذکاوت، تیپ و قواره بر افراد گروه خود برتری دارد. برای آغاز بازی معمولاً یک میدان باز انتخاب می‌شود. سپس یک دسته دیو و یک دسته هم مرکب نام می‌گيرند. برای نوبت شروع هم بین دو گروه شیر یا خط مي‌كنند، یا يك رويِ سنگ کوچک پهنی را خیس می‌کنند یا یک تکه چوب را انتخاب می‌کنند و با پرتاب آن به هوا و نشستن بر زمین نوبت را به یک دسته می‌دهند. سپس یک مکان مثلاً یک گودال کوچک، یا یک سنگ کاشته، را معین مي‌کنند. گروه مرکب همزمان با گره کردن دست‌ها در بازوهای یکدیگر و پايين انداختن سرها به دور آن با صلابت تمام حلقه می‌زنند. بعد از جا گرفتن این عده، به فاصلة کمی از آنها دورشان با چوب یا خاکستر دایره‌ای را روی زمین رسم می‌کنند. آن‌گاه خان گروه مرکب دستمال بافته‌شده یا یک ریسمان را به دور دستة خود به چرخش درمی‌آورد تا گروه دیو را، که از این به بعد قصد تهاجم و تصرف کومه يا کبة آنها را دارد، بگیرد. اما مهاجمان با جملات مکرر و با نیت گذشتن از خط و تصرف کومه دائماً به کر و فر می افتند. سرانجام اگر موفقیت نصيب خان نشد گروه دیو دستور حملة سراسری را می‌دهد. در چنین شرایطی بي‌چون‌و‌چرا همگی ‌باید بر دشمن هجوم آوردند، آن‌هم در شرایطی که خان گروه مرکب سعی می‌کند با زدن ریسمان بر مهاجمان آن را بگریزاند. در چنین شرایطی ریسمان به هرکس بخورد، آن شخص بازنده و از بازی خارج می‌شود. این وضع آن‌قدر ادامه می‌یابد که یا گروه دیو از خط بگذرد و سوار مرکب‌ها يعني افراد حریف شود، یا همگی با خوردن ریسمان به بدنشان بازنده شوند. با اندکی توجه به این بازی می‌توان دریافت که شیوة تلاش و مبارزه در این بازی يادآور زندگی ایام صحرا‌گردی و دوران کوچ ایلی‌ـ قبیله‌ای ترکمن‌هاست که می‌باید بدین گونه از کودکی مقاومت، مبارزه، دفاع و تهاجم را در برابر دشمنان دائمی‌شان فرا می‌گرفتند.

ترکمن، بازی ها،  یوزئک يا انگشتر (yuźuk)

این بازی شبیه بازی گُل یا پوچ است که در بعضی از نقاط ایران هم هنوز رواج دارد ولی در بین هموطنان ترکمن بر طاق نسیان سپرده شده است. اما در تعدادی از روستاهای شهرهای جنوبی کشور همسایه، ترکمنستان، هنوز هم مشاهده مي‌شود. برای آغاز این بازی، نخست حاضران به دو گروه مساوی (معمولاً سه تا هفت نفری) تقسیم می‌شوند و درست رو‌به‌روی هم می‌نشينند. آن‌گاه پس از اعلام پایان کار، گروه حریف با نظر کردن بر چشمان و حالات غیر‌طبیعی چهره‌ها و دست‌ها بايد تشخیص ‌مي‌دادند انگشتر در بین دست‌های کدامین نفر است. سپس با تأکید بر این شخص سعی می‌کردند تشخیص دهند که انگشتر در کدام مشت اوست. اگر تشخیص درست بود با هلهلة حضار مواجه مي‌شدند و گروه برنده همین عمل را از آغاز تا پایان انجام می‌دادند و یک امتیاز به دست می آوردند. لازم است گفته شود که به جای انگشتر از وسایل کوچک و معمولاً گرد و مدور هم می توانستند استفاده کنند. به‌علاوه، این بازی را یوزئک‌یوزئک هم می‌نامیدند.

بازي دیگری نيز همراه با ترانه در بین دختران و پسران رواج داشت که به  آلتی قویون باش گچی معروف بود. این سرود را که به‌تنهایی نمی‌توان نام بازی بر آن نهاد و به همین دلیل هم نگارنده آن را به عنوان نوعی بازی جداگانه مطرح نکرده، بیشتر به هنگام غروب و یا هر وقت دیگر بچه‌ها هلهله‌کنان با کف‌زدن‌های مکرر به صورت جمعی می‌خواندند. اصل آن با ترجمه چنین است.

آلتی قویون باش گچی             شش گوسفند و پنج بُز

هانی مونونگ ارکه‌جی ؟           پس قوچ آنها کجاست؟

ارکه‌جی داغا گیتدی                قوچ آنها به کوه رفته

های‌ های‌لادیم گلمه‌دی           صداش کردم نیامد

چیگیت بردیم ایمدی               دانه دادم نخوردش

چیگیده یره بردیم                   دانه را به زمین دادم

یر مانقا یلمک بردی                زمین به من گیاه داد

یلمه‌گی سقره بردیم               گیاه را به گاو دادم

سقر مانقا سوید بردی              گاو به من شیر داد

سویدو می طوطیا بردیم           شیر را به طوطی دادم

طوطی مانقا قانات بردی           طوطی به من بال داد

قاناتیم بیلن اوچدیم من            من با بال‌ها پرواز کردم

آق شهره دوشدوم من             و به شهر سفید (خوشبختی) رسیدم.

غیر از بازی‌های یاد شده، انواع دیگر بازی‌های جذاب و مهیج در بین کودکان و نوجوانان ترکمن رواج داشته كه هنوز هم اصالت تعدادی از آنها در اوبه‌های دور‌افتاده محفوظ مانده است.  مهمترین آنها عبارت‌اند از: قاتیق با شیر كه یادگار روزگار هجوم به قلاع ترکمن‌ها و دفاع محافظان است؛ هگال يا چوبی که با پرتاب آن بازی شکل می‌گیرد؛ باش داش که بازی‌اي دخترانه است و با پنج تکه سنگ انجام می‌گيرد؛ آط، آط و نيز دوزوم، کوشت، سارجه قاوون، یارالیه، لنگه، مازالاق، قوشاق آتدیر، ساقچی و… نيز از آن جمله‌اند.

معطوفي، 1928- 1920: 1381

به ما در تکمیل اطلاعات این قسمت کمک کنید

ارسال اطلاعات
slot deposit 10 ribu
slot deposit qris
spadegaming
pg soft
habanero
cq9
slot garansi kekalahan