لر، لر بزرگ، عشایر بختیاری، مراسم

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، شب یلدا یا شب اول زمستان

شب اول زمستان هر خانواده مقداری آجیل یا خشکباری که در منزل موجود است آماده کرده و یک عدد کدوی حلوائی به تنور می اندازند تا با آتش ملایم تنور پخته شود و مقداری از آن را با ظرفی آجیل برای همسایگان و تهی دستان می فرستند.

بعضی از آن ها نیز متقابلاً این کار را انجام می دهند تا پاسی که از شب گذشت و همه شام خوردند هر چند خانواده در منزل یک نفر جمع شده به صحبت و شوخی تخمه چرزاندن می پردازند و اغلب با شاهنامه خوانی یا با آوازهای محلی خود را سرگرم می کنند.

سرلک، 45:  1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، عید قربان

بسیاری از خانواده ها که وضع مالی بهتری دارند شب عید قربان گوسفندی را ذبح کرده گوشت آن را بین همسایگان و خانواده های بی بضاعت تقسیمی می کنند. کسانی که دختری را نامزد یا عقد کرده باشند شب عید قربان گوسفندی را زینت کرده گردن و پشتش را رنگ کرده دستمال قرمزی برگردنش می بندند و سرمه به چشمش می کشند همراه با هدایای دیگری به خانه عروس می فرستند.

سرلک، 44: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، چهارشنبه سوری یا چارشمّه سیرون

گروهی از جوانان بعد از ظهر روز سه شنبه به صحرا می روند و به گردآوری هیزم و بوته های خشک شده می پردازند و آن را بالای مرتفع ترین کوه یا تپه های اطراف روستا روی هم انباشته به هنگام تاریکی اول شب آتش می زنند. تا مدتی از هر طرف روستا شعله های آتش زبانه می کشد و منظره زیبایی بوجود می آورد.

در خود روستا نیز بچه ها و جوانان که به صحرا نرفته اند هر یک یا چند خانواده آتشی را جلوی خانه یا اغلب بر بام خانه ها می افروزند و تمام افراد خانواده بخصوص پسران و دختران بارها از روی آن می پرند و شادی کنان می گویند: «زردی مو از تو، سرخی تو از مو» و تا آتش روشن است کودکان و نوجوانان سرگرم این مراسم هستند.

آتش بازی که تمام شد زنان جوان و دختران دم بخت دور هم جمع می شوند و یک کوزه درگشاد را تا نیمه آب می ریزند و هر یک از آنان مهره ای را که به خوبی از مهره های دیگر تمیز داده شود انتخاب کرده در کوزه می اندازد و به آرزویی که دارد می اندیشد و نیت می کند هنگامی که همه مهره ها را در کوزه انداختند کوزه را میان پنجره ای که رو به قبله باشد می گذارند و شوچَرَز می آورند و به چرزاندان تخمه و تنقلات دیگر می پردازند و ساعتی را به شوخی و بذله گویی می گذرانند. سپس پراکنده می شوند و هر کس به خانه خود می رود.

روز بعد مجدداً صاحبان مهره ها گرد هم آمده دو سه نفر از زنان و دوشیزگانی که دوبیتی های محلی بسیاری از بر داشته باشند کنار کوزه ها می نشینند و کودکی را هم نزد خود می نشانند.  هر بار که شعری خوانده می شود کودک مهره ای از کوزه بیرون می آورد و به همه نشان می دهد و صاحب مهره آن را می گیرد و جواب نیت او همان شعری است که خوانده شده است مثلاً رباعی زیر برای هر کس خوانده شود بسیار شعف انگیز است:

شو چارشَمّه سوری اول ما                  نیت کِردُم که بنشینُم سَرِ راه

نیت مکن که بنشینی سر را                  مرادت می دَهُم اِمروز و فردا

شعر خوانی تا آخرین مهره ادامه می یابد و آخرین نفر که مهره خود را دریافت کرد آن را زیر زبان می گذارد. پشت در خانه ای می رود فال گوش می ایستد اولین جمله کامل معنی داری که شنید جواب نیت اوست.

پسران نیز در چنین شبی روی پشت بامهای روستا می روند چون تمام خانه ها یک طبقه هستند و دریچه ای به پشت بام دارند کنار دریچه ایستاده شال کمر خود یا اگر نباشد پارچه بلند و نازکی را به طور ناشناس از دریچه به درون خانه آویزان می کنند یک سر آن را در دست می گیرند و سوت ممتد و کوتاهی می کشند. صاحب خانه که شال انداز را نمی شناسد تخم مرغ رنگ شده یا آب نبات یا مقداری نخودچی کشمش و به ندرت چند سکه پول که گوشه شال یا پارچه آویخته از دریچه می بندد و بالا می فرستند.

سرلک، 46 – 45: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، ستاره سهیل

دامداران به ستاره سهیل، که اول تابستان و اول پاییز طلوع می کند، فوق العاده اعتقاد دارند. عقیده دارند که اگر نور این ستاره به دامی بخورد آنرا می کشد. برای جلوگیری از این واقعه قبل از طلوع ستاره روی کفل حیوانات را رنگ می زنند و روی پیشانی اش را خمیری می مالند تا از خطر مرگ رهایی یابند.

خسروی، 130: 1368

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، مراسم طلب باران، معجزه سنگ

در شمال شرقی ایذه درمحل خنگ اژدر سنگ بزرگی بر روی تخته سنگ دیگری قرار دارد که به اعتقاد مردم در سالهائی که بارندگی نشود باید از آن سنگ استمداد طلبید. به این ترتیب یکی از خانواده های اصیل منطقه که مورد احترام مردم می باشد جلو می افتد و تمام افراد محل با ساز و دهل به دنبال او راه می افتند تا به محل سنگ برسند.

یکی از افراد همان خانواده با تشریفات خاصی دو رکعت نماز در محل سنگ بجا می آورد و با نیایش حاجت مردم را در نزول باران در میان می نهد. سپس برمی خیزد و با جمله یا خدا سنگ را به حرکت درآورده تا باران ببارد را به زبان می آورد. مردم معتقدند که این سنگ، که از لحاظ بزرگی قابل توجه است، اگر حرکت نمود دلیل آنست که استدعای آنها برآورده شده است و بزودی بارندگی آغاز می گردد.

خسروی، 137 – 136: 1368

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، مراسم طلب باران کل الیکوسه

در خشکسالی ها که بارندگی دیر می شود یک نفر آدم کوسه (آدم بی ریش و سبیل) را انتخاب می کنند و برایش ریش و سبیل می گذارند. یک کیسه چرمی بزرگ را نیز روی سرش قرار می دهند و لباس های گشادی به تنش می کنند. کیسه ای را هم روی دوشش می گذارند. سپس عده زیادی دور او را گرفته و با هم دستجمعی به در خانه ها می روند و شروع می کنند به خواندن شعر خاصی که دارند.

آنگاه شخصی که به در خانه ها یا چادرش رفته اند، مقداری آرد یا گندم به آنها می دهد، اما در ابتدای امر کمی آب روی سر آنها می ریزد، به همین ترتیب این کار تا شب ادامه پیدا می کند. بعد آرد هایی را که به دست آورده اند نان درست کرده و در میان آن ها چوب کوچکی پنهان می کنند. آنگاه نان ها را تقسیم می کنند که در حضور جمع خورده شود.

کسی که چوب از نانش در بیاید او را می گیرند و آنقدر می زنند تا یکنفر بیاید و ضمانت کند و بگوید که مثلاً تا فلان روز باران می بارد. اگر تا روز تعیین شده باران نبارد ضامن او را کتک می زنند تا یک نفر دیگر بیاید و ضامن او شود. اینکار تا آمدن باران ادامه دارد. به این مراسم کل الیکوسه می گویند.

خسروی، 131– 130: 1368

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، مراسم قطع باران، چل کچلون

این مراسم به هنگامی برگزار می شود که باران زیاد ببارد و باعث ناراحتی مردم شود. جوانان محله جمع می شوند و نخ بلندی می آورند و نام چهل نفر از افراد محل که کچل باشند میخوانند و برای هر کچل یک گره به آن نخ می زنند تا چهل گره تکمیل شود. سپس آن چهل گره را در باران به شاخه درختی آویزان می کنند و معتقدند که باران خواهد ایستاد.

خسروی، 131: 1368

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، دعای اوسین

اوسین دعایی است که برای درد چشم بکار می رود. بدین طریق افرادی که دارای تراخم یا امراض دیگر چشم هستند پیش یکی از ملاهای محله می روند. او از آب چشمه ظرفی پر می کند و هفت ریگ در دستش نگه می دارد. مریض باید در آب نگاه کند یک انگشتر عقیق هم در آب می اندازد.

هر بار که سوره الم نشرح را می خوانند یک ریگ در آب می اندازند تا هفت ریگ تمام شود. در حالیکه بیمار به آب خیره شده عقیده دارند که بیماری به همراه ریگ ها در آب می افتد. چند روز پشت سر هم اینکار انجام می شود. اجراء این مراسم حتماً باید غروب انجام گیرد و آب زلال در کاسه باشد.

خسروی، 132 – 131 : 1368

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، مهره فهمه

مهره سبز رنگی است که اغلب زنان برای زینت به گردن می آویزند. این مهره به اعتقاد مردم دارای خاصیت عجیبی می باشد. نام آن فهمه است. اگر فرزندی تازه تولد یافته باشد و حامل این مهره بر آن خانه وارد شود این مهره در بچه تأثیر نهاده و رنگش سیاه می شود و بلافاصله می میرد.

خسروی، 132: 1368

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، عمرکشون

در این روز مراسمی توسط کودکان برپا می شود و تندیس عمر را از پارچه و چوب می ساختند و آن را آتش می زدند و کودکان اشعاری مناسب با این روز می خواندند و شادی کنان بازی می کردند. امروزه این رسم نادرست انجام نمی گیرد.

سرلک، 44: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، یاریگری در ایجاد ساختمان و برپایی چادر

در ایجاد و حداث بناهای مسکونی، چیدن دیواره های سنگی، برپایی و استقرار چادر و جمع کردن و بار کردن چادرها، خانوارها به یکدیگر کمک می کنند. این گونه یاوری ها، بدون چشم داشت صورت می گیرد.

امیر احمدیان 234: 1378

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، یاریگری در تأمین مواد غذایی

خانوارهایی که فاقد بهره برداری دامی می باشند (مانند پیشه وران، صنعتگران، معلمان عشایری و …) یا خانوارهایی که بهره برداری دامی دارند ولی در فصل شیردوشی دام های دیگر خانوارها، فاقد دام شیرده می باشند، محصولات لبنی مورد مصرف آنها، از طریق دیگر خانوارهای تولید کننده به طور رایگان تأمین می شود. این موارد بیشتر شامل دوغ ، ماست و کشک است. روغن و کره معمولاً در اینگونه روابط به کار برده نمی شود.

از آنجایی که پخت نان و تهیه آن صرفاً از وظایف زنان است. هر گاه در خانواری بنا به عللی زن وجود نداشته باشد، نان مصرفی و آب آنها، توسط زنان و دختران خانوارهای همسایه تأمین می شود. پیرمردان بیوه و جوانان بی همسر از این خدمات بهره مند می شوند. ارائه این خدمات بدون دریافت و پرداخت وجه و به طور رایگان انجام می شود.

امیراحمدیان 334: 1378

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، یاریگری در پشم چینی و مو چینی

موی بز و پشم گوسفندان گله با یاری و همکاری بلاعوض خانوارهای یک اردو انجام می شود. در این نوع یاوری، در عوض کار، مزدی (نقدی یا جنسی) پرداخت نمی شود. در صورتی که در هنگام کار، موقع خوردن غذا فرا رسد، یک یا چند وعده غذا به شرکت کنندگان، توسط دعوت کننده داده می شود. پذیرایی با چایی و دوغ نیز در ضمن کار، همیشه متداول بوده است.

امیراحمدیان، 333 : 1378

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، یاریگری در توزیع گوشت

نوعی یاوری در ایل مربوط به توزیع گوشت دام است. به طوری که معلوم است، نگهداری گوشت دام به مدت زیاد، برای خانوار عشایری امکان پذیر نیست. بختیاری ها با فرهنگ شیوه های نگهداری سنتی گوشت در مدت های طولانی (مانند قرمه کردن ) آشنا نیستند. هر گاه یکی از خانوارهای اردو دام خود را در اثر سانحه ای از دست داده و قبل از جان دادن حیوان، آن را ذبح کرده باشد، در این مورد گوشت به دست آمده بیش از مصرف اعضای خانوار خواهد بود.

همچنین در موارد دیگر که دام ذبح شده و گوشت باقی مانده بیش از نیاز مصرف خانوار باشد، خانوار گوشت مازاد بر مصرف خود را بین اعضای اردوی خود و در مواری بین خانوارهای اردوی همجوار تقسیم می کند. مقدار گوشت تحویلی به هر خانوار با ترازو توزین و با اندازه گیری حجم تقریبی آن ريال معین و به منوال قرض پرداخت می شود. در موارد مشابه، این قرض توسط خانوار تحویل گیرنده به خانوار تحویل دهنده بازپس داده می شود. در صورتی که موردی برای پرداخت مشابه جنسی وجود نداشته باشد، عوض پولی گوشت تحویل شده به پول نقد و یا کالای دیگری پرداخت می شود.

امیر احمدیان، 333 : 1378

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، یاریگری، شیرنکار

نوعی تعاونی سنتی زنانه و بسیار کهن که هنوز هم در بین خانوارهای کوچنده عشایر بختیاری وجود دارد، به نام «شیرِنِکار» است. این نوع یاوری در بین خانوارهای کم درآمد در فصولی از سال که شیردهی دام ها به حداقل می رسد، وجود دارد. دراین نوع یاوری معمولاً چند خانوار از یک «مال» و یا گاهی چند خانوار از یک «اولاد» شرکت می کنند.

زنان شرکت کننده در این یاوری مقدار شیر دوشیده شده دام های خود را در هر نوبت به یکی از زنان که نوبتِ «نکار» با اوست تحویل می دهند. به همین ترتیب هر روز (و یا چند روز) یک زن از زنان شرکت کننده، شیر خانوارهای عضو را تحویل می گیرد. به این ترتیب شیر جمع آوری شده به مقدار کافی برای تولید فرآورده های شیری است. بنابراین تحویل گیرنده شیر با مقدار متناسبی شیره به تهیه ماست، کره، روغن و دوغ اقدامی می کند، در غیر این صورت در زمان حداقل شیردهی دام ها مقدار شیر تولید شده هر عضو به قدری کم خواهد بود که برای مصرف یک خانوار کفاف نمی دهد.

این نوع تعاونی شکل بسیار ارزنده ای از روح همکاری در بین خانوارهای ایل است. طرز عمل شیرنکار بدین صورت است که پس از آنکه نوبت شیرنکار به خانواری رسید، زن خانوار شیر تحویل شده را اندازه گیری می کند. لازم به یادآوری است که پیمانه مورد بحث برای خانوارهای تحویل دهنده شیر ثابت است.

پس از آنکه خانواری شیر خود را به صاحب «نکار» تحویل داد، مقدار شیر تحویلی را اندازه گیری می کند. برای پیمانه کردن و اندازه گیری شیر تحویلی، زن تحویل دهنده با استفاده از قطعه چوبی که سر آن دارای دو شاخه است. شیر را پیمانه می کند. این چوب را «چوب نکار» و عمل اندازه گیری را «نکار کردن» می گویند. تحویل دهنده شیر چوب نکار را داخل ظرف می کند. عمق مایع باید از انتهای چوب تا پایین دو شاخه باشد. به طوری که انتهای شاخه در ته مایع و ابتدای دو شاخه در سطح آن قرار گیرد. اگر دو شاخه چوب نکار بالاتر از سطح شیر قرار گیرد، با شکستن انتهای شاخه، در ته مایع و ابتدای دو شاخه در سطح آن قرار گیرد. اگر دو شاخه چوب نکار بالاتر از سطح شیر قرار گیرد، با شکستن انتهای شاخه، آن را متناسب با حجم شیر درون ظرف، برابر می کنند.

در هر نوبت تحویل شیر، چوب نکار جدیدی به کار می رود. تعداد چوب نکار برابر با تعداد دفعات تحویل شیر خواهد بود. این چوب های نکار جمع آوری و معمولا در «جعبه هزار پیشه» نگهداری می شود. خانوارهای تحویل دهنده شیر، این چوبها را پیش خود نگهداری می کنند. هنگامی که نوبت «شیرنکار» به آنها رسید، ظرف نکار را به عضو بدهکار تحویل می دهند و به اندازه نکارهای طلب خود، از وی شیر تحویل می گیرند. پس از هر بار پرداخت بدهی و اندازه گیری توسط چوب نکار، چوب نکار مربوط توسط خانوار تحویل دهنده باز پس گرفته شده و با شکستن باطل می شود. وقتی که کلیه چوب های نکار باطل شد، عمل تسویه حساب انجام شده و عضو بدهکار، کلیه بدهی های خود را پرداخت کرده است.

امیر احمدیان، 332 : 1378

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، ازدواج، خواستگاری یا اذن گرفتن

هنگامی که والدین پسر تصمیم گرفتند برای فرزندنشان همسری اختیار کنند، تصمیم خود را با وی در میان میگذارند، دختری را هم در نظر می گیرند. سپس به خانواده عروس پیغام می فرستند که برای امر خیری می خواهند منزل آنها بروند و روزی را در نظر می گیرند که ساعت خوب باشد. سپس چند نفر از بزرگان خانواده را دعوت می کنند تا با آنها به خواستگاری می روند. همچنین بزرگان و نزدیکان درجه اول عروس نیز در منزل او حضور می یابند.

پدر داماد یا یکی از خویشان درجه اول او که خوش بیان هم باشد، بعد از یاد خدا و مقدم چینی لازم، به پدر عروس می گویند، فلانی را (نام کوچک پسر را به زبان می آورد) به غلامی خود بپذیرید. پدر عروس ابتدا می گویند نور چشم من است ( و در صورتی که موافق باشد می گوید) : کنیزی به خانه شما می فرستیم. اگر راضی نباشد پس از ذکر مقدمه، مخالفت خود را اعلام می دارد، اما خواستگاری در اینجا پایان نمی یابد. بارها تکرار می شود تا مگر دل پدر دختر را بدست آورند و اغلب موفق می شوند. بدین ترتیب وقتی از پدر عروس اذن گرفته شد چای و شیرینی صرف می شود ، و شادی کنان، مجلس به پایان می رسد.

سرلک 34: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، ازدواج، نامزد کنان (شیرینی خورون یا بله برون)

هفته بعد از توافق نهایی، از طرف خانواده داماد به خانواده عروس خبر می دهند که می خواهند به نامزد کنان بیایند. به اصطلاح محلی می گویند برد و بافه کنیم. یعنی تکلیفمان را روشن کنیم و اطمینان حاصل شود که این زوج به هم تعلق دارند.

بعد یک انگشتر و یک مینا با مقداری پارچه و شیرینی به خانه عروس می روند و راجع به باروزی یا خرج مطبخ خانه عروس، شیربها و مهریه صحبت می کنند. وقتی مقدار و میزان آنها تعیین شد آنچه را که مورد توافق شود می نویسند و امضا می کنند. به این نوشته پاگیره گویند. چند نفر دیگر هم از طرفین به عنوان شاهد پاگیره را امضا می کنند. سپس دختر را روی صندلی مانندی می نشانند. کیش روی سرش می اندازند رقص و شادمانی مختصری انجام می گیرد چای و شیرینی صرف می شود پس از این مراسم کوتاه، هر یک به خانه خود می روند.

چند روز بعد به خانواده عروس اطلاع می دهند که داماد به خانه آنها می رود. بعد از تعیین وقت، داماد به همراه پدر و مادر و چند دختر و چند زن جوان که از نزدیکانش می باشند به دیدن عروس می روند. بعد از صرف شام، یک سینی می آورند. پدر داماد هدیه ای درون سینی می گذارد. همراهان داماد نیز از این کار پیروی می کنند. هر کس هدیه خود را در همان سینی می نهد و سینی را به اتاق عروس می برند، سپس مادر عروس هدیه ها را جمع می کند و در مقابل هر یک از هدایا، هدیه تقریباً هم ارزشی در سینی گذاشته برای صاحبان هدایا بر می گرداند.

پس از این مراسم نوبت به مادر داماد می رسد. او نیز یک هفته بعد به همراه چند زن از نزدیکان خود به خانه عروس می رود و هرکدام متناسب با وضع مالی خود هدیه ای به عروس می دهند در ماقبل چیزی به آنها داده نمی شود. از این به بعد هر گاه داماد به دیدار عروس برود باید هدیه ای به او بدهد. اگر عروس به مدت یک سال یا بیشتر در منزل پدر خود بماند، تمام اعیاد ملی و مذهبی و اوقات خاص سال مثل: عید نوروز، عید قربان، شب یلدا و مانند آنها را باید هدیه ای مناسب با آن برای عروس ببرند.

مثلاً روز عید قربان، روی پیشانی یک رأس قوچ (گوسفند نر) که قسمتی از پشم های سرو پشت آن را رنگ کرده اند، آینه کوچکی (به نشانی روشنایی) می بندند به چشمانش سرمه می کشند، کمی نبات به نیت شیرین کامی به دهان حیوان می گذارند، دستمال رنگی زیبایی به گردنش می بندند و به خانه عروس به عنوان هدیه عید قربان می فرستند، هنگام تحویل گوسفند، هدیه مناسبی هم به آورنده آن داده می شود.

سرلک 35 – 34: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، ازدواج، عقد کنان یا عقد بندان

با توافق قبلی دو خانواده روزی را برای عقد بندان تهیه می کنند که ساعت خوب باشد. سپس لباسی را که شامل: پیراهن، شلوار زنانه، کیش یا مینا، چادر و ضروریات دیگر باشد، همراه با چند نفر نوازنده محلی به خانه عروس می فرستند و سفره عقد را می گسترند که مشتمل است به قرآن (که کلام الهی است)،آینه (که مظهر روشنایی و حققت است)، یک ظرف آب (که مایه حیات است) نان و پنیر(که برکت و روزی انسان است) عسل (که شیرینی زندگی است) تخم مرغ و روغن (که یادآور دامپروری است) و مقداری شیرینی و میوه برای مدعوین.

سپس عاقد وارد می شود. خویشان عروس و داماد دور آنها حلقه می زنند سه بار خطبه عقد خوانده می شود و از عروس طلب رضایت و موافقت می کنند او نیز سخنی نمی گوید و هر بار هدیه ای به عنوان زبان گشا یا زیر لفظی دریافت می کند تا یکی از بزرگان طایفه خودش از او بخواهد که بله بگوید. اینکه عروس به درستی و به آسانی اعلام موافقت نمی کند برای این نیست که هدایای بیشتری بگیرد بلکه این متانت و شخصیت اوست که مانع شتاب در اعلام موافقت می شود و باید اینگونه عمل کند.

سرلک 36: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، ازدواج، جاهل نشینون (گردهم آئی جوانان )

یک شب قبل از حنابندان، دوستان داماد که جوانان محل و خویشان او هستند به منزل داماد آمده تا نیمه شب به شادمانی می گذرانند و پس از صرف شام پراکنده می شوند.

سرلک 37: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، ازدواج، حنابندان

شب حنابندان مقداری حنا، چراغی روشن و مقداری نبات در یک سینی گذاشته به همراه چند زن و گروه نوازندگان به خانه عروس می روند. از والدین و نزدیکان سالمند وی اجازه می خواهند که به دست عروس حنا بگذارند. خانواده عروس روشنی حنا مطالبه می کنند. خانواده داماد که از قبل آمادگی پیدا کرده اند، پول یا هدیه مناسبی به عروس می دهند تا رضایت عروس حاصل شود. سپس مقداری نبات (که همیشه به نشانی شیرین کامی و شیرینی زندگی است) کف دست راست عروس می گذارند و مقداری حنا نیز روی آن گذاشته، عروس پشت دست خود را با نبات و حنا روی سرش می گذارد.

پسر بچه ای نبات و حنا را از کف دستش بر می دارد (این کار به این نیت انجام می گیرد که فرزند اول پسر باشد ). نبات را از حنا تمیز کرده نگاه می دارند عروس و سایر بانوان و دوشیزگان هر کدام مقدار کمی از حنا را برداشته به کف دست یا ناخن خود می گذارند. سپس از صرف شیرینی و شام به خانه های خود می روند. در روزهایی که مراسم عروس ادامه دارد، زنان و مردان در بیرون از منزل سرگرم رقص و پایکوبی هستند ساز و دهل برقرار است.

رقص ها عبارتند از: رقص چوبی که از زیباترین رقص های گروهی است. شامل رقص دو پا،سه پا ، هفت پا ، لیلانه ، دو دستماله و غیره است. این رقص به صورت گروهی و دایره وار انجام می گیرد. مردان و زنان با هم و یا مجزا، به طور دسته جمعی دایره ای تشکیل می دهند دست یکدیگر را گرفته می رقصند. فقط دست راست نفر اول آزاد است که دستمالی بدست دارد و رقص را رهبری می کند و باید تمام فنون و ریتم های مختلف رقص را بداند و به او سر چوبی گویند. آخرین نفر نیز دست چپش آزاد است که او نیز دستمالی در دست چپ دارد.

در این رقص ها زنان که انواع لباس های رنگین به تن دارند لچک های بسیار زیبا به سر می گذارند که دور صورت آنها را تماماً با سکه های نقره قدیمی پوشانده و قسمت های دیگر لچک منجوق دوزی شده است. غیر از رقص چوبی که انواع آن همه دسته جمعی و گروهی است رقص تک نفره بنام دو دستماله نیز مرسوم است که هر کس می تواند با دو دستمال در دو دست انجام دهد.

سرلک  38 –  37 : 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، ازدواج، خلعت داماد

این مراسم عبارت است از یک دست کامل لباس زیر و رو که در سینی گذاشته با ساز و دهل به خانه داماد می فرستند، و ایشان را نیز به همراه جوانان همسال خودش با ساز و دهل به حمام می برند و همگی لباس از تن درآورده استحمام می نمایند. داماد پس از استحمام، خلعت را می پوشد و لباس هایی را که به تن داشته، به حمامی می بخشد به هنگام خروج از حمام نیز مبلغی به عنوان در حمومی می پردازد. تمام مراحل و مراسمی که برای عروس اجرا کرده بودند برای داماد نیز اجرا می شود.

سرلک 37: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، ازدواج، حمام دزده و حمام آشکاره عروس

یک روز قبل از آنکه عروس را به خانه شوهر ببرند یک زن کامله و چند دوشیزه او را به حمام می برند. همه با هم نظافت می کنند چون سعی دارند این کار محرمانه انجام پذیرد، به آن حمام دزده گویند. حمام آشکاره بدین ترتیب است: شبی که فردای آن روز می خواهند عروس را به خانه داماد ببرند گروهی از نزدیکان زوجین ، عروس را به آهستگی با متانت و ساز و دهل به طرف حمام می برند در حالی که در طول راه رفت و برگشت آیینه ای جلوی صورت او گرفته اند یک کیش بزرگ هم روی سرش می اندازند به طوری که صورتش دیده نمی شود.

هنگامی که به حمام رسیدند ، حمامی ، پولی به عنوان در حمومی می گیرد عروس و همراهان وارد حمام می شوند. هیچکس لباس از تن در نمی آورد فقط یک ظرف از آب گرم خزانه حمام حاضر می کنند عروس انگشت کوچک خود را به آب می گذارد و نیت می کند که خدایا همینطور که این آب گرم و حیات بخش است زندگی ما نیز گرم و دلخواه باشد و هر نیت دیگری که دارد از خدا می خواهد.

در واقع چون آب مظهر زندگی و پاکی است، انگشت نهادن در آن چون قدم نهادن در زندگی است گرمی آن نشانه محبت و گرمی زندگی است. نیت کردن ، نیایشی است به درگاه احدیت که به زندگی آنها گرمی و صفا ببخشد. در نهایت مراسم بذل کردن به حمامی است که مستمندترین فرد روستا می باشد. این مراسم ساده در اصل خلوت کردن با خداوند و لحظه این از او بریدن و به او پیوستن است. در خلال این مدت، نوازندگان، آهنگ مخصوصی به نام «در حمومی» اجرا می کنند همراهان که بیرون از حمام هستند به رقص و پایکوبی می پردازند.

جوانانی که تفنگ دارند تیر هوایی شلیک می کنند و عروس را به همان ترتیب که آورده اند با تأنی بسیار به خانه بر می گردانند و آینه دار همچنین، آینه ای جلوی صورت عروس (در طول رفت و برگشت به حمام) نگاه می دارد. آینه در این مراسم جایگاه والایی دارد در بخش های مختلف عروس وجود دارد، آینه مظهر راستی و حقیقت است، تجلی گاه روشنایی است، انعکاس واقعیت هاست به همین جهت شکستن آینه در این مراسم همه را نگران می کند.

سرلک 37 – 36: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، ازدواج، باروزی یا خرج مطبخ

خرج مطبخ به نسبت تعداد مدعوینی تعیین می شود که شب حنابندان در منزل عروس شام می خورند و عبارت است از : گوسفند زنده، آرد، برنج، حبوبات، روغن، قند و چای، تنباکو و سایر مخلفات. چند روز هم فرصت تعیین می کنند تا طرفین آماده شوند.

مراسم نون پزون نیز چند روزی طول می کشد. تمام آردی را که به عنوان خرج مطبخ به خانواده عروس داده شده باید نان بپزند. در این هنگام که مشغول نان پختن هستند چند نفر زن از طرف خانواده داماد می روند و به عنوان خسته نباشید به کسانی که مشغول پختن نان هستند چند نفر زن از طرف خانواده داماد می روند و به عنوان خسته نباشید به کسانی که مشغول پختن نان هستند هدیه ای می دهند و دست مریزاد می گویند. پختن نان در خانواده داماد خیلی بیشتر و مفصل تر است زیرا چند روز باید شام و ناهار بدهند.

مقدمات عروسی که از هر حیث فراهم شد و روز موعود فرا رسید. همراه با ساز و دهل به در خانه خویشان نزدیک و سرشناس داماد می روند. یکی یکی آن ها را به مجلس عروسی می آورند و به نسبت وضع و موقعیت مالی داماد، از یک تا هفت روز شام و ناهار می دهند نوازندگان می نوازند و مهمانان رقص و پایکوبی می کنند.

سرلک 36: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، ازدواج، تخت نشاندن عروس

تخت عروس عبارت است از یک نیمکت یا یک تخت یا کرسی که روی آن پارچه رنگی و یک قالیچه زیبا می گسترند. جای تخت باید حتما پای دیواری باشد که رو به قبله قرار گیرد تا داماد بتواند انارهایش را به دیوار بزند و اولین لحظه ای را که کنار یکدیگر می نشینند روبه قبله و به یاد خداوند باشند.

اگر عروس از راه دور و با اسب بیاید داماد کنار تخت به انتظار می ایستد، عروس که رسید ابتدا یکی از محارم کمک می کند تا پائبی از اسب پیاده شود، سپس داماد عروس را بغل کرده زمین می گذارد. در این وقت بانویی با منقل پر آتش و اسفند به استقبال عروس می آید مرتباً اسفند به آتش می ریزد و هدایایی نیز از طرفین دریافت می دارد و عروس را که به آهستگی به طرف تخت پیش می برند چندین بار می ایستد. داماد و خویشاوندانش هدایایی به عنوان پا انداز به او می دهند. معمولاً اولین هدیه پا انداز اسبی است که آن را زین کرده و آراسته نموده، پدر داماد به عروس پیشکش می کند.

به آورنده اسب یک عدد افسار اسب و مقدار پول انعام می دهند گاهی این پا انداز با ارزش از طرف عروس مجدداً به پدرشوهر هدیه می شود (و اسب را بر می گردانند). در این هنگام بانوان از دو طرف بازوان عروس را می گیرند، آیینه دار آیینه ای جلوی صورتش گرفته، او را به آرامی می برند بر تخت می نشانند. در تمام مراحلی که عروس با همراهان خود حرکت می کند بسیار کند و آرام باید قدم بردارد،  هرگز متانت خود را از دست ندهد. درست است که در هر یک از این ایستادن ها هدیه ای به او داده می شود، اما اگر هدیه ای هم نمی دادند، این رسم ریشه در سنت این قوم و دلالت بر متانت و وقارعروس دارد.

عروس را که بر تخت نشاندند داماد در حالی که سه عدد انار در دست دارد پیش می آید با تمام قدرت انارها را به دیوار پشت سر عروس می زند. هر چه انارها بیشتر از هم بپاشند نشانه قدرت دست داماد است. سپس داماد روی تخت کنار عروس می نشیند، به طوری که عروس سمت راست او باشد و به محض اینکه نشست برای چند لحظه پای راست خود را روی پای چپ عروس می گذارد (درست مثل اینکه کسی بنشیند و یک پای خود را روی پای دیگر خود بیاندازد) دست راست خود را نیز به گردن عروس می اندازد. در این هنگام یک عدد چای فقط برای داماد می آورند و بعد از آن پسر بچه ای را در بغل عروس می نشانند به نیت اینکه فرزند اول، پسر باشد عروس نیز یک جفت جوراب دستباف که از قبل تهیه شده به پسر بچه می دهد. بعد از این مراسم داماد می رود.

سرلک، 41-40: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، ازدواج، توشه عروس

توشه عروس معمولاً شیرینی یا ترحلوا، خاگینه یا شامی کباب و مانند آن است. نوع آن اهمیت ندارد بلکه ربودن توشه مانند بسیاری از مراسم دیگر، نوعی قدرت نمایی بین سواران و نزدیکان عروس و داماد است و بدین ترتیب است : هنگامی که سواران مشغول سوار بازی و تیراندازی هوایی هستند، همه به دقت، رفت و آمد سوارانی را که به طرف عروس می روند و بر می گردند زیر نظر دارند، زیرا توشه عروس همراه پائبی عروس است.

خانواده عروس قبلاً یکی از چابک سواران طایفه خود را که بهترین اسب تیزرو را داشته باشد انتخاب می کنند، با او قرار می گذارند که در حین سواری هر گاه که مایل باشد و موقع مناسب را بداند توشه را بگیرد و بسرعت دور شود. در این هنگام سواران دیگر که پائبی را زیر نظر دارند و مشغول تاخت و تاز هستند بلافاصله آن سوار را تعقیب می کنند مسافت زیادی را با شادی و هیجان بسیار، اسب می تازند تا یکی از سواره ها به او برسد یا معلوم شود که کسی به او نمی رسد و خودش بایستد بقیه از راه می رسند توشه را با هم می خورند و بر می گردند.

در اینجا اگر سواران خانواده داماد بتوانند به رباینده توشه که از خانواده عروس است برسند، افتخار و برتری از خانواده داماد است اگر نرسند و خودش در پایان مسافت بایستد، سواران طایفه عروس به خود می بالند و احساس غرور می کنند. سواران که برگشتند همراه عروس به راه خود ادامه می دهند، تا نزدیک محل سکونت داماد چندین سوار ورود عروس را به داماد خبر می دهند.

داماد سوار بر اسب در حالیکه ترکه نازکی در دست دارد با گروه دیگری از سواران به استقبال عروس می آید و کوشش می کند نوک ترکه ای را که در دست دارد به آهستگی بر سر عروس برساند سواران همراه عروس از این کار مانع می شوند داماد نیز اصرار در انجام آن نمی ورزد زیرا ممکن است به خشونت بیانجامد. بعد داماد بر می گردد نزدیک تخت عروس ، منتظر ورود او می ماند.

سرلک 40 – 39: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، ازدواج، چوب بازی

چوب بازی یکی دیگر از مراسم عروسی است که بین جوانان دو به دو انجام می گیرد آن هم آهنگ و مراسم خاصی دارد. یکی از آنها دو چوب نازک و دیگری یک چوب ضخیم در دست دارد، کسی که چوب نازک دارد به پاهای دیگر که چوب ضخیم دارد حمله می کند (اصابت چوب از کمر به بالا ممنوع است) و او از خود دفاع می کند و رقص کنان از یکدیگر دور می شوند و به هنگام برگشت چوب ها را با هم عوض می کنند و نوبت حمله به دیگری می رسد. در واقع نوعی تمرین حمله و دفاع از خود است.

سرلک 38، 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، ازدواج، سوار بازی و تیراندازی

سواری و تیراندازی یکی از خصایص مهم بختیاری هاست،  از این حیث در بین عشایر مختلف ایران کم نظیر هستند، هنگام بردن عروس گروه کثیری از سواران در زمین های هموار شروع به سواری و تیراندازی هوایی یا نشانه گیری به پشت سر و قیقاج بازی با اسب می کنند. تمام این بازی ها نوعی تمرین جنگ و گریز است.

سرلک  39: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، ازدواج، بردن عروس به خانه شوهر

گروهی زن و مرد از نزدیکان داماد که برای آوردن عروس به خانه پدر او می روند، بعد از پذیرایی به هنگام ترک خانه از اسبابهای خانه پدر عروس مخفیانه چند تکه بر می دارند. صاحب خانه که از این رسم آگاهی دارد  اسبابهای قیمتی و آنچه را که مایل نیست از خانه بیرون ببرند پنهان می کند. اسباب های ربوده شده را بعداً به خانه عروس می برند و به او تحویل می دهند(این تنها دزدیی است که می گویند شگون دارد).

هنگام خروج عروس از منزل پدر خود قباله عقد را زمین می گذارند. عروس را در حالی که کیش روی سرش انداخته اند از روی قباله می گذارنند و به آهستگی از خانه بیرون می برند. پدر عروس یا برادر یا اگر نباشد یکی از نزدیکان وی با دست پشت شانه او می زند و می گوید برو خدا به همراهت و او را از زیر قرآن می گذرانند. اگر راه دور باشد یکی از محارم بازوی او را گرفته کمک می کند تا سوار اسب شود.

زنی جا افتاده و هوشمند از خانواده عروس بنام پائبی به ترک اسب سوار می شود (پشت سر عروس، روی اسب می نشیند) یک آیینه جلوی صورت عروس می گیرد یک نفر هم دهنه اسب را گرفته و به آهستگی می برد باید مواظب باشند که عروس نیفتد یا آینه نشکند. صورت عروس همچنان پوشیده می ماند. ضمناً یک عروسک پنبه ای درست می کنند و لباس می پوشانند درون بقچه لباس های عروس می گذارند تا اجنه از آن لباس ها استفاده نکنند.

سرلک 39 – 38: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، ازدواج، مراسم حجله

عروس را از روی تخت برداشته به آهستگی تمام به طرف حجله (اتاقی که از قبل آماده شده) می برند. در این وقت داماد بالای در ورودی خانه می ایستد تا عروس از زیر پایش بگذرد که چله عروس به داماد نیفتد. در مسیر عروس به طرف حجله گوسفندی را جلوی پای او سر می برند و عروس را از روی خون آن می گذرانند تا جلوی در حجله که رسید مادرشوهر جلو آمده به عروس خوش آمد می گوید.

عروس وارد حجله می شود کفشهای خود را بیرون نمی آورد تا بابت کوش کنون هدیه ای به او بدهند، وقتی کفشها را بیرون آورد داماد وارد حجله می شود در حالی که یکی از محارم یا یکی از خویشان درجه اول او را همراهی می کند. اتاق را خلوت می کنند شخصی که همراه داماد است مقداری نبات در دست عروس می نهد و دست راست عروس را در دست راست داماد می گذارد و به اصطلاح آنها را دست به دست می دهد و از اتاق بیرون می رود.

سپس پائبی با آفتابه و لگن وارد می شود داماد وضو می گیرد، پائبی که رفت داماد دو رکعت نماز حاجت روی چادر عروس می خواند چادر عروس را تا این درجه اهمیت می دهد که به عنوان جانماز از آن استفاده می کند. این احترامی است که به عفت و عصمت عروس نهاده می شود بار دیگر داماد رو به درگاه خداوند می آورد و از او توفیق یک زندگی بی آلایش شرافتمندانه ای را می خواهد.

خواندن نماز در این وقت به این زوج حالت روحانی و معنوی می بخشد از التهاب آنها که تا آن وقت دست نامحرمی به هیچکدام نرسیده کم می کند، احیاناً اگر جنبه هوس وجود داشته باشد از بین می رود. اولین دیدار زوج با توسل جستن به خدا و رفتن به درگاه او صورت می گیرد. این عمل، پسندیده ترین بخش این مراسم مهم اجتماعی است. در این وقت هنوز کیش روی سر عروس ست اتاق کاملاً خلوت شده و فضای معنوی همه اتاق را گرفته، داماد باید به عروس رو نما بدهد تا عروس حجاب از صورت خود بر گیرد که به ری گشونه معروف است. بعد در حجله را می بندند پائبی پشت در حجله می نشیند نوازندگان می نوازند و رقص و پایکوبی به اوج خود می رسد. هنگامی که داماد از حجله بیرون می آید پائبی و چند زن دیگر هلهله کنان با شادی وارد حجله می شوند روی عروس را می بوسند. پائبی دستمال های مخصوص زفاف را برداشته و به بانوانی که وارد حجله شده اند نشان می دهد و آنها را نزد خود نگاه می دارد.

چند روز بعد که عروس را به حمام بردند در حالی که هدایای خوبی هم به پائبی داده اند به خانه پدر عروس بر می گردد و دستمال ها را به مادر عروس تحویل می دهد و انعام خوبی دریافت می دارد. این دستمال ها که بسیار اهمیت دارد در خانواده عروس می ماند و سند درستی، پاکدامنی، عفت عروس و افتخار خانواده اوست. آنها را تا به دنیا آمدن اولین فرزند نگاه می دارند. یک روز بعد از ازدواج از طرف خویشان عروس مجمعه غذا برای آنها می فرستند که همراه آن یک ظرف کاچی است. اگر عقد و عروسی به فاصله چند روز صورت گیرد، از عسل و روغنی هم که روی سفره عقد بوده باید عروس و داماد با هم بخورند. سه عدد تخم مرغ پای سفره عقد را نیز نیمرو کرده به آنها می دهند. عروس را از یک هفته تا ده روز اجازه نمی دهند به کاری دست بزند و از انجام کارهای جاری خانه معاف می دارند.

سرلک

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، مراسم حجله (بوئون دُزّه دیدار مخفیانه عروس و داماد از مادر عروس)

عروس و داماد یک روز بعد از ازدواج خود اگر راه نزدیک باشد مدت یکساعت به طور غیررسمی به دیدار مادر عروس می روند که این دیدار غیر از مادر سلام است و پس از صرف چای خیلی زود آنجا را ترک می کند.

سرلک 42 – 41 :1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، ازدواج، داماد سلام 

دو یا سه روز بعد از ازدواج داماد به مادرزن سلام می رود. از طرف مادر زن هدیه مناسبی دریافت می دارد. داماد نیز به مادرزن خود هدیه ای میدهد. هفت روز بعد از ازدواج قوم و خویشان نزدیک داماد جمع شده در مراسم حمام هفته ناهار، چای و شیرینی صرف می کنند. بانوان عروس را به حمام هفته می برند و خویشان نیز هر کدام به وسع خود پولی به عروس می دهند. بعد از آن پدر و مادر عروس، زوج جوان را به عنوان پاگشا به منزل خود دعوت می کنند. سپس سایر خویشاوندان نزدیک نیز به تدریج به فواصل مختلف عروس و داماد را دعوت کرده به آنها هدیه ای به نام پاگشا می دهند. از آن به بعد است که زندگی مشترک و مستقل زوج جدید شروع می شود.

سرلک،  42 : 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، بستن داماد 

اگر مردی بعد از مراسم عروسی توفیقی در ازاله بکارت عروس بدست نیاورد و این امر تا سه روز طول بکشد، پالان الاغی را در خانه او می گذارند و این دلیل نارسایی و حماقت داماد بحساب می آید. اگر این مدت طولانی تر شد اصطلاحاً می گویند او را بسته اند. یعنی فردی که با او دشمنی دارد و قبلاً خواهان دختر بوده و به وصالش نرسیده است نزد ملای ده رفته و داماد را با دعا و جادو بسته است تا نتواند دختر را تصرف نماید. اعتقاد دارند که ملای ده چاقویی را به آن دعا خوانده و دمش را بسته و در گوشه ای پنهان کرده است. برای باز کردن این چاقو باید چاقوی دیگری را دعای ضد بستن بخوانند و در محلی بگذارند تا مشکل او گشوده شود.

خسروی 129: 1378

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، نام گذاری نوزاد

ده روز بعد از تولد کودک، او را به همراه مادرش به حمام می برند. هنگام بیرون آمدن انعام و لباس به حمامی داده می شود. سپس خویشاوندان را دعوت می کنند به چشم کودک سرمه می کشند پس از نیایش به درگاه خداوند یک نفر از بزرگان خانواده حجله شهادت را به گوش طفل می خواند. سپس نام های مورد علاقه همگان را که مورد قبول والدین طفل نیز باشد جداگانه یادداشت کرده لای قرآن می گذارند یکی از بزرگترها دست نماز می گیرد و یکی از نام ها را از میان قرآن بیرون می آورد با صدای بلند می خواند و بدین ترتیب نام کودک تعیین می شود.

سرلک  43 :1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، نام گذاری نوزاد (پسر)

خانواده ای که فرزند پسر ندارند اگر خداوند پسری به آنها عطا فرماید جشن مفصلی به این مناسبت می گیرند. خویشان و نزدیکان را به ناهار یا شام دعوت می کنند و مراسم شکرگزاری بجای می آورند. به مستمندان کمک می کنند و اولین کسی که این خبرشادی آفرین را به پدر طفل برساند پاداش کیَون قابل ملاحظه ای دریافت می کند.

سرلک  42: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، روئیدن اولین دندان

بعضی از خانواده ها به محض روئیدن اولین دندان در دهان طفل یک روز بعداز ظهر آش رشته می پزند و همسایگان را به جشن دِنّون روون جشن روئیدن دندان دعوت می کنند و ساعتی با شادمانی کنار یکدیگر می نشینند.

سرلک، 43 : 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، مراسم ختنه سوران

چند خانواده که دارای پسربچه های ختنه نشده 5 تا 7 ساله باشند برای ختنه کردن فرزندانشان برنامه ریزی می کنند و روز معینی را در نظر می گیرند که ساعت خوب باشد، تعداد پسران بایستی فرد باشد، 1، 3، 5 یا 7 نفر باشند معمولاً سه نفر داوطلب می شوند و جشن نسبتاً مفصلی در منزل پدر یکی از کودکان که دارای شرایط مادی و معنوی بهتری باشد برگزار می کنند.

تعدادی از خویشاوندان نزدیک را دعوت می کنند یک گروه از نوازندگان و دلاک را نیز اطلاع می دهند تا به موقع آماده باشند. هنگامی که مهمان ها آمدند نوازندگان شروع به نواختن ساز و دهل می کنند و دلاک وسایل لازم را که عبارت است از تیغ سلمانی، چند عدد نی (که در مرداب می روید)، مقداری پشم بره و آتش و یک صندلی، تهیه و اعلام آمادگی می کند.

کودکان را یکی یکی دور از چشم یکدیگر به جایی که دلاک منتظر است می برند و روی صندلی می نشانند. در حالی که نوازندگان سرگرم نواختن هستند گروه مدعوین که در آن مکان گرد آمده اند به شوخی و خنده می گذرانند و کودک را سرگرم می کنند و دلاک به کار خود مشغول است.

ابتدا سر یکی از نی ها را از طول شکاف داده پوست زائد آلت طفل را کشیده از لای شیار نی می گذرانند و مقداری پشم بره را می سوزانند تا به زغال پشم تبدیل شود. هنگامی که سلمانی کاملاً آماده شد با اشاره او اطرافیان کودک برای اینکه طفل از دیدن تیغ سلمانی وحشت نکند توجه او را به چیزی در هوا یا به نقطه ای در بالای سرش جلب می کنند به محض نگاه کردن کودک به سمتی دیگر سلمانی پوست زائد پشت نی را به سرعت و با یک حرکت قطع می کند.

در اینوقت کودک با سوزشی که احساس می کند می فهمد که همه سخنان شیرین فریبنده و دروغ بوده است اغلب عصبانی شده و گریه سر می دهد و بعضی از آنها سلمانی را کشیده ای کودکانه می نوازد. دلاک از این عمل کودک خرسند می شود زیرا می داند که علاوه بر مزد ختنه کردن پدر طفل ناچار است یک دست لباس به عنوان خلعت به سلمانی ببخشد (این عمل ریشه تاریخی دارد و چنین است که هر گاه مهتری کهتری را بیازارد یا تنبیه کند و یا ناسزا گوید اگر بیگناه باشد یا گناهش اندک باشد برای دلجویی وی او را می نوازد و انعام یا خلعتی مناسب به او می بخشد). بنابراین سنت کهن پدر این طفل بایستی به سلمانی خلعت بدهد.

پس از اینکه دلاک پوست زاید را برید بلافاصله پشم بره را که بَرگن می نامند و قبلاً سوزانده است، سوخته آن را روی زخم می گذارد و اگر خونریزی بیشتر باشد از خاکستر زغال نیز استفاده می کند و پارچه سفید تمیزی را چون لنگ حمام به دور کمر کودک می بندند و او را به اتاقی برده موقتاً می خوابانند تا خون ریزی کاملاً قطع شود(از زغال پشم برای این استفاده می شود که خون را بند می آورد و به آسانی از روی زخم کنار می رود و خاکستر زغال نیز به سبب اینکه میکروبی ندارد مورد استفاده است).

نوازندگان به نواختن ادامه می دهند و جوانان به رقص و پایکوبی می پردازند و شادی می کنند. در این هنگام هر یک از کودکان را که برای ختنه کردن می برند. مادر طفل در جای دیگری رفته پاهای خود را تا ساق در آب سرد فرو می برد تا از التهابی که دارد کاسته شود و همانجا می نشیندتا کار ختنه پایان یابد.

پس از صرف شام مدعوین پراکنده می شوند و کودکان ختنه شده را به خانه هایشان می برند. این کودکان تا مدتی نباید آب بخورند و در صورت تشنگی زیاد اندکی آب به آنها می دهند، معتقد هستند اگر آب بنوشند ادرار زیاد می شود و هنگام دفع آن زخم چرک می کند و دیر بهبود می یابد.

سرلک 4 – 43: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، عزاداری، آرامش شب عید یا شام عید در خانواده عزادار

در پایان سال، چند روز مانده به عید یک نفر از خویشاوندان درجه دو یا درجه سه خانواده عزادار پیش قدم می شود تا اجازه بگیرد که در شب عید آتش چاله خانواده عزادار را روشن کند و آش شب عید را بر آن نهد(خانواده عزادار اگر یکسال تمام از مرگ عزیزشان نگذشته باشد، هیچگونه مراسم شادی برگزار نمی کنند).

بنابراین یک گونی برنج، چند کله قند، مقداری روغن، چند قواره پارچه ، یک رأس گوسفند و مقداری شیرینی آماده می کنند، چند نفر زن و مرد میانسال و کهنسال را فرا می خوانند تا با آنها به منزل خانواده متوفی بروند. ضمن عذرخواهی از آنها درخواست کنند که اجاقشان را روشن نمایند و اجازه دهند تا مردم محل هم مراسم شب عید خود را برگزار کنند. ضمن آرزوی طول عمر برای بازماندگان، آنجا را ترک می کنند. صاحب عزا نیز به منزل آنها می رود و از آنها درخواست می کند که مراسم عید خود را بر پا دارند. شب چهارشنبه سوری و شب عید نیز یکی از بزرگان طایفه روی پشت بام صاحب عزا آتش روشن می کند و ضمن عذرخواهی از آنها اجازه می گیرد تا مردم روستا مراسم خود را که روشن کردن آتش است برگزار نمایند. دوستان و آشنایان نزدیک صاحب عزا تا چهلم متوفی صورت خود را اصلاح نمی کنند و از شرکت در مراسم شادی خودداری می نمایند تا صاحب عزا ضمن تشکر و پوزش از آن ها درخواست این کار را بنماید. این مراسم با ارزش پسندیده در فرهنگ مردم بختیاری و لرستان سابقه دیرینه دارد.

سرلک، 52 – 51 : 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، عزاداری، اختتامیه

بعدازظهر روز هفتم که آخرین روز این مراسم است مجدداً عده ای از بزرگان و ریش سفیدان منطقه را دعوت می کنند تا آخرین مرحله مراسم را به پایان برند. در این روز تعداد ده تا پانزده نفر بطور هماهنگ بطرف کوشک رفته هر کدام شیئی یا قطعه ای از لباس متوفی را برداشته در بغل می گیرند و به سرعت به طرف چادرها می روند و مراسم به پایان می رسد. مدعوین نیز پس از دلجویی از خانواده ماتم زده آنجا را ترک می کنند.

در تمام مراحل این مراسم، زندگی متوفی به تصویر کشیده می شود و تجسم پیدا می کند. بینندگان به هر بخش از این مراسم بنگرند نشانی زنده از او می بینند و خاطره ای در ذهنشان بیدار می شود. تندیس او که لباس به تن دارد تفنگ و قطارش، دوربین و ابزار شکارش، اسب زین کرده، وسایل سفر و گردش و کلیه ابزار مورد علاقه اش همه آماده و در معرض دید مدعوین قرار دارد و یادآور خاطرات متوفی با دوستانش می باشد و باعث تشدید تأثر و تألم نزدیکان و مرحمی بر زخم بازماندگان است.

در کنار همه این تصاویر زنده لباس های او روی سکوئی به نام کوشک پهن شده و نشان از سکوت ابدی و پایان زندگی و تحرک است. در اینگونه مراسم هر چه متوفی سرشناس تر باشد شرکت کنندگان بیشتر هستند و بسیاری از آنها از راه های دور می آیند و حتماً شام و ناهار باید بمانند و تمام وسایل سیگار و قلیان و چپق احتمالاً تریاک آنها نیز باید تأمین شود.

بنابراین یک آشپزخانه با دیگ های بسیار بزرگ شب و روز باید در حال پختن غذا باشد گروهی هر شب بایستی چندین گوسفند را سربریده پوست بکنند و آماده طبخ کنند و گروه کثیری از بام تا شام هر روز مشغول پختن نان باشند. چون این مراسم برای صاحب عزا هزینه بسیار سنگین در بر دارد تعدادی از شرکت کنندگان همراه خود گوسفند زنده یا ظرفی روغن یا باردی آرد به نام پرسونه می آورند تا بخشی از هزینه را بر عهده بگیرند. در پایان مراسم خانواده عزادار را تا یک ماه به مهمانی دعوت می کنند تا اندکی از غم آنها کاسته شود و در کارهای کشاورزی به آنها کمک می کنند.

سرلک 51- 50 : 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، عزاداری، کتل درّدادن

اسب گردانیدن چند رأس مادیان را زین کرده گردن و پشت آنها را با پارچه مشکی می پوشانند، تفنگی را وارونه به زین اسب می آویزند، افسار هر یک را به دست نوجوانی داده تا اطراف کوشک بگردانند. دیدن این صحنه نیز بخاطر اینکه اسب و تفنگی بدون سوارکار مانده تأثر انگیز است.

سرلک، 50  : 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، عزاداری، طلسم و رازیندن

تندیس برپاکردن هنگامی که کوشک برپاشد تندیسی از چوب که دارای دست و پا، سر و صورت باشد ساخته لباس بر تنش می کنند. دستمالی بر پیشانیش می بندند. تفنگ و دوربین و وسایل شکار متوفی را به گردن و شانه اش می آویزند و آن را کنار کوشک جای می دهند.

سرلک،  50: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، عزاداری، طلسم و رازیندن-کوشک برپاکردن

ابتدا زمین مسطحی را که تقریباً نزدیک خانه صاحب عزا و کنار چشمه یا آب روان باشد در نظر می گیرند و در وسط زمین سکویی مربع شکل به ابعاد تقریبی 5،1 ×5،2 به ارتفاع یک متر می سازند. و آن را با پارچه مشکی می پوشانند.

سیاه چادرهای محل تجمع مدعوین را اطراف کوشک برپا می کنند این سیاه چادرها از موی بز بافته می شوند و طوری است که هنگام باریدن باران نظیر شیروانی عمل می کنند آب به درون چادرها نفوذ نمی کند.

دسته های نوازندگان به نام تشمال کنار کوشک می روند و آهنگ عزاداری به نام ساز چپی می نوازند. لباس های متوفی را روی پارچه ای که بالای کوشک انداخته اند به ترتیب پهن می کنند. سپس وسایل شخصی او را هر چه باشد از قبیل تفنگ، وسایل شکار، دوربین کنار لباس هایش می گذارند.

چون مرثیه خوانی به عهده بانوان است گروهی از زنان میانسال که دارای صدای صاف و نسبتاً رسا باشند و اشعار مخصوص این مراسم را به خوبی بدانند، به صورت هم نوا با ساز و دهل شروع به خواندن سرود عزا می کنند و گونه می خراشند.

اشعاری را که در وصف شخص متوفی می خوانند مناسب با سن و موقعیت اجتماعی اوست. صحنه بسیار حزن انگیزی به وجود می آید و تازه واردها را متأثر کرده آنان نیز مویه کنان خودآزاری می کنند. دسته دیگر از نوازندگان در محل ورودی چادرها می مانند و شروع به نواختن نوای عزا می کنند.

مدعوین که هم سیاهپوش هستند به محض ورود شیون کنان بطرف چادرها می روند. صاحبان عزا به استقبال آنها می آیند آنها را تا کنار کوشک و از آنجا تا زیر چادرها همراهی می کنند. این مراسم یک هفته ادامه دارد تا تمام آشنایان بتوانند از راههای دور در آن شرکت کنند.

سرلک، 50-49: 1385

لر، لر بزرگ، بختیاری، مراسم، عزاداری، پَل بریدن گیسو بریدن      

گیسو بریدن در صورتی انجام می گیرد که جنازه متوفی به خاک سپرده نشده باشد یا بر سر قبر او باشد و بخصوص اگر متوفی جوان یا فرد متشخص و برجسته ای باشد. دختران و بانوان خویشاوند، دوستان نزدیک به محض ورود مویه کنان بخشی از گیسوی خود را بریده روی جنازه می افکنند و به شیون می پردازند گونه های خود را می خراشند و صحنه بسیار حزن انگیزی به وجود می آورند.

سرلک، 49: 1385

به ما در تکمیل اطلاعات این قسمت کمک کنید

ارسال اطلاعات
slot deposit 10 ribu
slot deposit qris
spadegaming
pg soft
habanero
cq9
slot garansi kekalahan